28 تیر 1396

شهادت ششمين شمع روشنگر و وصي پيغمبر، تسليت و تعزيت.

 
 

الا اي لاله ي خوشبو، عزيز آل پيغمبر
که بهر دين و قرآنت چنين گرديده اي پرپر
شده زين غم، گل خاتم، مدينه غرق در ماتم
دوصد لعنت به آنکس باد که مسمومت نمود از زهر

 حضرت امام جعفر صادق(ع) پيشواي ششم مسلمانان، در اين روز به دست خليفه ي عباسي، منصور دوانيقي مسموم و در مدينه به شهادت رسيد. امام صادق(ع) به شيخ الائمه نيز معروف است زيرا عمر ايشان از تمامي ائمه اطهار(ع) طولاني تر است. حضرت را در قبرستان بقيع در كنار پدر، جدّ و امام حسن مجتبي(ع) دفن كردند

آن امام به هنگام شهادت شصت و پنج سال داشته و مدت سي و چهار سال از امامت حضرتش مي گذشت.

در ميان امامان معصوم(ع)، براي هيچ كدام همانند امام صادق(ع) فرصت و شرايط مساعدي پيش نيامد تا بتوانند در سطح وسيع به انقلاب فرهنگي بپردازند و با تشريح فرهنگ غني و پُرمايه ي اسلام، بر گسترش اين دين آسماني بيفزايند. ولي براي امام صادق(ع) اين فرصت، در گير و دار كشمكش ها و رودرويى بني اميه و بني عباس و جنگ قدرت به دست آمد. آن بزرگمرد علم و عمل از اين فرصت استفاده ي كامل كرد و اسلام و فقهِ آن را از ديدگاه ائمه ي اهل بيت(ع) معرفي نمود و با تربيت شاگردان بسيار و برجسته، حيات تازه اي به اسلام و مسلمين بخشيد و فرهنگ ناب تشيّع را كه از متن اسلام محمدي و علوي نشأت گرفته بود به جهانيان عرصه كرد. امام صادق(ع) به عنوان رييس مذهب جعفري حوزه ي علميه ي اسلامي در سطح عميق و وسيع تشكيل داده و علوم اسلامي را تدريس مي نمود. در اين حوزه، چهار هزار نفر به فراگيري علوم آل محمد(ص) مي پرداخته و حضرت در اين زمان، اسلام اصيل را از زير حجاب تيره و تار اسلام بني اميه و بني عباس آشكار ساخت.

 

مولف:
0  نظر
رتبه خبر: 
(0 نظر )

14 تیر 1396

سه ماه تعطیلی شد حالا چه کار کنیم؟!

 
 

به غیر از كنكوریها، تقریبا بیشتر جوانهای درگیر با مقوله امتحانات سه ماه تعطیلی شان را شروع كرده اند. كنكوریها هم تا چند روز دیگر به آنان می پیوندند و جمع كامل می شود. خب حالا بعد از یك هفته كه به آخیش گفتن و رها سازی انرژی می گذرد، سؤال اساسی این است: سه ماه تعطیلی شد، حالا چه كار كنیم؟
یك عده خودشان را راحت كرده اند و تصمیم شان را هم گرفته اند كه تابستان را با سریالهای تلویزیون و خواب تا لنگ ظهر پركنند. یك عده هم مخ شان شروع كرده به برنامه سازی و فكر كردن برای بهره وری از این اوقات.
به هر حال هر كدام كه باشید، می توانید بروید سر یخچال و یك آبمیوه ای، میوه ای، دوغی، یا در صورت كمبود امكانات، آب خنكی برای خودتان بریزید و برگردید ادامه مطلب را بخوانید.

اوقات فراغت كه دل آشوبگی ندارد!

می گویند بیكاری دوره ای است كه انسان با شیطان زندگی می كند. تحقیقات نشان داده بسیاری از مفاسد و آسیبهای جسمی و روانی در زمان بیكاری و اوقات فراغت بدون برنامه اتفاق افتاده است.

بنابراین می بینید كه اوقات فراغت مقوله واقعاً مهمی است و دلیلی ندارد چون حرف درباره اش زیاد زده شده و عمل به آن كم، با شنیدن اسمش دل آشوبه بگیرید.

چون برنامه ریزی برای اوقات فراغت یكی از معیارهای شناخت توسعه یافتگی به شمار می رود. در واقع توسعه عبارت است از استفاده بهینه از امكانات و نیروی انسانی و استفاده با لفعل آنها برای زندگی مطلوبتر افراد جامعه.
دو سوم عمرمان به اوقات فراغت می گذرد!

پیامبر گرامی اسلام (ص) فرموده اند: اگر پدران و مادران به تربیت فرزندان خود اهتمام ننمایند، روزگار آنها را تربیت خواهد كرد.

برخی محاسبات و جمع و تفریقهایی جامعه شناسان انجام داده اند كه سرجمعش این می شود؛ هر جوان ایرانی به طور متوسط هشت ساعت در روز وقت آزاد دارد. این یعنی یك سوم اوقات شبانه روز. اگر متوسط هشت ساعت هم به خواب و استراحت بگذرد، می ماند ۸ ساعت دیگر یعنی حدود دو سوم از عمر ما همین طور الكی الكی تلف می شود.

البته با در نظر گرفتن این نكته كه در مجموع ۱۰ یا ۲۰ سال از عمر ما به جوانی می گذرد، مسأله تأسف بارترهم می شود. كمترین حسنی كه داغ شدن بحث اوقات فراغت در اول تابستان دارد این است كه آدم یادش می آید كه چقدر فرصت كمی دارد.

چطور یك برنامه شسته رفته برای تابستان طراحی كنیم؟!

شنیده اید كه می گویند هر كسی بهترین دكتر خودش است؟ برای رفع دل آشوبگی ناشی از اوقات فراغت كلپوره به كارتان نمی آید، باید خودتان دست به كار شوید و یك برنامه درست و درمان برای خودتان طراحی كنید. مطمئن باشید نسخه ای كه خودتان برای خودتان بپیچید به هر حال بهتر از نسخه ای است كه شرایط و زمانه برایتان بپیچد قبل از پیچیدن نسخه باید چند كار مهم انجام بدهید:

1)فهرستی از نیازها و علایقتان تهیه كنید. با خودتان رودربایستی نداشته باشید، واقعاً به هر چه علاقه دارید روی كاغذ بنویسید. به خواستگار كه نمی خواهید نشان بدهید!

۲) حالا فهرستتان را مرتب كنید. یعنی آنها را به ترتیب اهمیت و اولویتی كه برایتان دارند از نو بنویسید. تو این قضیه باید یك كم واقع بین باشید، بالاخره باید تصمیم بگیرید كه علاقه تان به فضا نوردی مهمتر است یا كلاسهای تقویتی درسهای افتاده!

۳) به فهرستتان وسع مالی باباجان و امكانات موجود را هم اضافه كنید. متأسفانه (در اكثر موارد!) در این قسمت باید دور بعضی از علایقتان را خط بكشید. اگر این شرایط و امكانات را در نظر نگیرید و بی خیال، برای خودتان بلند پروازی كنید كه نفعی برای خودتان ندارد، عواقب بدی هم برای خانواده تان دارد امیدواریم خدا بدهد، شما هم آرزو به دل نمانید!

۴) حالا برنامه شسته و رفته تان را بردارید و با پدر و مادر (به عنوان سرمایه گذاران مالی!) و كسان دیگری كه به عنوان مشاور، حرفشان برایتان با ارزش است، مشورت كنید. هر سری یك عقلی دارد!
۵) در برنامه تان برخی تعهدات و به تبع آن تنبیه ها و تشویقها برای خودتان قائل شوید. مثلاً اگر شیطان گولتان زد و تا لنگ ظهر خوابیدید، فلان سریال را نگاه نكنید یا جریمه ۱۰۰ صفحه كتاب بخوانید (مگر كه ما با جریمه كتابخوان بشویم!)

۶) جایی را هم برای حوادث غیر مترقبه در برنامه تان باز كنید. مثلاً اگر فلان كار را باید انجام می دادید و خاله یا عمه با ایل و قبیله شان آمدند خانه تان، روز جمعه آن كار را انجام دهید.

راههای گذران اوقات فراغت بدون نیاز به شهریه

تابستان بهترین فرصت برای انجام كارهای مورد علاقه ای است كه در طول سال وقت پرداختن به آنها را نداشته ایم. بنابراین پر كردن اوقات فراغت فقط به كلاس تابستانی رفتن نیست. راههای كم هزینه تری هم برای این كار وجود دارد از جمله:

مطالعات هدف دار

عضو شدن در كتابخانه، تشكیل یك گروه كتابخوانی با دوستان و اهل محل می تواند سرآغاز این كار باشد. مثلاً می توانید خواندن كتابهای یك نویسنده خاص یا یك دوره یا جریان خاص را شروع كنید.
خواندن كتابهایی كه در طول سال خریده اید و وقت نكرده اید آنها را بخوانید یا روزنامه ها و مجلاتی كه به همین سرنوشت دچار شده اند هم گزینه خوبی به شمار می رود.

یادتان باشد هیچ لذتی در جهان به پای لذت مطالعه نمی رسد!

ورزش همه جوره!

ورزش مثل مكانیسم انرژی، یك مكانیسم شیمیایی است. اولش یك مقدار انرژی فعال سازی لازم دارد تا بتواند با تنبلی مبارزه كند و تو را برساند به نقطه اوج. اما وقتی به آن نقطه رسیدی نه تنها انرژی فعال سازی ات جبران می شود بلكه بیشتر از آن هم عایدت می شود.

هر مدل كه به ورزش بپردازید ضرر نمی كنید. می توانید راههای زیر را امتحان كنید:
-
می توانید با دوستان یا فامیل یك گروه كوهنوردی راه بیندازید و برنامه هفتگی یا ماهیانه كوه بگذارید.
-
می توانید یك گروه نرمش، پیاده روی یا ورزش همگانی تشكیل دهید و هر روز دور هم جمع شوید و ورزش كنید.
-
برنامه های ورزش در منزل شبكه های مختلف تلویزیون هم اگر زیاد با بقیه نمی جوشید خوب است.
-
اگر امكانش را داشته باشید می توانید برای گروههایی كه تشكیل می دهید، جشنواره ترتیب دهید. مثلاً جمعه ها مسابقه طناب كشی! حسن این كارها در این است كه هم ورزش است، هم تفریح، هم فعالیت اجتماعی و هم دید و بازدید فامیل!

شركت در فعالیتهای اجتماعی

یكی از بهترین راههای گذران اوقات فراغت شركت در فعالیتهای اجتماعی است.
این جور فعالیتها حس خوبی را به آدم می دهند. با توجه به علایقی كه قبلا در فهرستتان نوشته اید و اولویت بندی آنها، می توانید در تشكلهای مختلفی عضو شوید و در برنامه های آنها شركت كنید. خوشبختانه از این تشكلها توی جامعه زیاد است. تشكلهای فعالیتهای بشردوستانه، خیرخواهانه مثل انجمنهای حمایت از بیماران خاص، تشكلهای كمك به مستمندان، تشكلهای فرهنگی، مساجد، بسیج و...

یا اینكه می توانید خودتان یك تشكل راه بیندازید و فعالیت كنید.

مثلاً چند نفر از دوستانم كه فارغ التحصیل رشته كتابداری بودند یك تشكل غیر رسمی تشكیل داده بودند كه در اوقات بیكاری به مساجد می رفتند و كتابخانه های آنها را ساماندهی می كردند.
تقویت مهارتها

تابستان فرصت خوبی برای تقویت مهارتهایی مثل زبان، رایانه، اینترنت، حفظ قرآن و ... است. خود من یك تابستان به سرم زد كه دیوان حافظ را از بر كنم!

هدف واقعی شما از پركردن اوقات فراغتتان چیست؟!

«دومازیه» جامعه شناس فرانسوی سه كاركرد برای ایام فراغت مطرح كرده است:

1)استراحت، برای رفع خستگی و هیجانات ناشی از كار مداوم

۲) تفریح، برای اینكه از یكنواختی دربیاییم.

۳)رشد شخصیت

جدا، از جناب «دومازیه» برنامه شما برای اوقات فراغت هر طور كه باشد با شهریه یا بدون شهریه، باید به این نكته توجه كنید كه در انتها به چی می خواهید برسید. آیا هدفتان فقط پركردن اوقات فراغت است؟ خب مگر اوقات فراغت چاله است كه می خواهید پرش كنید؟ !اگر این طوری است كه با چیزهای دیگر هم می شود پرش كرد!
خلاصه، توی برنامه ای كه نوشتید دنبال این علامت سؤال كلی هم باشید: برایند نهایی برنامه تان باید این باشد كه در آخر چه از نظر فنی و علمی و چه از نظر شخصیتی دست كم یك پله رشد كرده باشید. این همان رمز جدول است. اگر پیدایش كردید بسم ا...

مولف:
0  نظر
رتبه خبر: 
(0 نظر )

25 تیر 1393

شب قدر شب بيدار شدن است

شب قدر شب بیدار شدن است، نه بیداری کشیدن

شب قدر شب بیدار شدن است، نه بیداری کشیدن

 

یادش بخیر آن روزها که بیشتر آموخته هامان تجربه‌ی پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها بود. یادش بخیر آن شب‌ها که همه فانوس در دست می‌گرفتند و برای شب زنده داری به مساجد محل می‌رفتند. یادش بخیر آن روزها که مادر بزرگ‌ها بهترین معلم دختران بودند و پدر بزرگ‌ها پشتوانه‌ی پسران. یادش بخیر آن شب‌ها که از قدر و منزلت می‌گفتند؛ اگر ناخواسته خطایی می‌کردیم چشم انتظار شبی می‌نشستیم که می‌دانستیم در لحظه‌هایش هیچ دستی از درگاه حق نا امید بر نمی‌گردد.

حالا، این روزها همان قدر و منزلت و عشق را منتقل کردیم به نسلی که نسل مدرن و ارتباطات است. نسلی که متجدد شدند؛ اما با همان دل آکنده از عشق، همان خلوص و انتظار...

در حدیثی از پیامبر (ص) می‌خوانیم که:

شب قدر شب بیدار شدن است، نه بیداری کشیدن

 

 حضرت موسی (ع) به خدا عرض کرد: «خدایا مقام قربت را خواهانم. » پاسخ آمد: *قرب من در بیداری شب قدر است. *

عرضه داشت: «پروردگارا، رحمتت را خواستارم.» پاسخ آمد: *رحمت من در ترحّم بر مساکین در شب قدر است. *

گفت: «خدایا، جواز عبور از صراط می‌خواهم.» پاسخ آمد: *رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است. *

عرض کرد: «خدایا بهشت و نعمت‌های آن را می‌طلبم.» پاسخ آمد: *آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است*.

عرضه داشت: «پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. » پاسخ آمد: *رمز نجات از دوزخ استغفار در شب قدر است. *

در پایان گفت: «خدایا رضای تو را می‌طلبم.» پاسخ آمد: *کسی مشمول رضای من است که در شب قدر، نماز بگذارد. * (کتاب دقایقی با قرآن، قرائتی)

 

آری، شب قدر، شبی است که صبحش آفتاب آسمان بدون شعاع طلوع مى‏كند و هواى روزش معتدل است هر چند در تابستان باشد.

در منهج الصادقین در تفسیر سوره ((قدر)) از پیامبر خدا (ص) روایت شده که فرمودند: «هر کس شب قدر را احیا دارد و مۆمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامى گناهانش آمرزیده می‌شود.»

 

زمانی که به دهه آخر ماه مبارک نزدیک می‌شویم و به یاد شب قدر می‌افتیم دلمان فرو می‌ریزد و با خود زمزمه می‌کنیم: «آخر چه شبی است این شب؟» حتماً می‌دانید که قدر معانی متعددی چون قدرت، تقدیر و اندازه گیرى دارد. شب قدر بر طبق بیان قرآن کریم نامی است برای شبی که در آن قرآن بر پیامبر (ص) نازل شد. شبی که عالم به معنای بی نهایت، آنقدر فرود آمد تا توانست پا به عرصه عالم این جهان گذارد و با آن پیوند خورد. خداوند در سوره قدر می‌فرماید: «إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ» ما این قرآن را در شب قدر نازل کردیم.

شب قدر شب بیدار شدن است، نه بیداری کشیدن

 

 شب قدر را از آن رو «قدر» نامیده‌اند که پروردگار در آن شب حوادث یک سال را تقدیر و اندازه‏گیرى می‌کند. بدین معنا که زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و نیکبختی را از آن شب تا شب قدر سال آینده مشخص می‌سازد. در این شب فرشتگان گرداگرد بندگان مخلص خدا می‌گردند. در این شب خیر و شر، طاعت و معصیت، مرگ و زندگی و روزی یک سال هرکس مسجل می‌شود. 

در شب قدر، همه کنار یکدیگر متحد می‌نشینند. فقیر و غنی مشخص نمی‌شود؛ همه قرآن بر سر می‌گیرند و دست سوی معبود به آسمان بلند می‌کنند. همه با هم برابر و برادرند، همه با هم یک‌صدا می‌شوند و «الهی العفو» می‌گویند. کودکانی که شب‌های پیش از آن خواب را بهترین ترانه هستی می‌دیدند حالا بیدارند...

 

آری، شب قدر شب بیدار شدن است. هیچ کس قصد خوابیدن ندارد؛ همه می‌خواهند تا خود را در درگاه خدا ایمن کنند و شیطان را از خویش دور سازند. گویی کره خاکی نیز در چنین شبی از خواب رخت بر بسته است. صف مساجد و حسینیه‌ها هم که دیگر جای صحبت ندارد؛ کودکان خوب می‌دانند باید با دل پاکشان دعا کنند. دختران با چادر و پسران با پیراهن‌های مشکی در صف اول می‌نشینند و همراه بزرگ‌ترها دعای جوش کبیر را زمزمه می‌کنند. بعضی از دانش آموزان هم در دل یاد درس هدیه‌های آسمان و معلم خود می‌افتند که از شب قدر برایشان گفته و التماس دعا خواسته بود.

 

ما را هم در این شب از دعای خیرتان محروم نکنید.

«التماس دعا»

 

مولف:
0  نظر
رتبه خبر: 
(0 نظر )

21 تیر 1393

کتاب هاي تاثيرگذار

کتابهای محبوب و تاثیرگذار


کتاب‌های محبوب بلقیس سلیمانی

 

کتابهای محبوب و تاثیرگذار

 

بلقیس سلیمانی کتاب‌های محبوبش را معرفی کرد.

این نویسنده گفت: «شاهنامه» فردوسی، دیوان حاف1 «نهج‌البلاغه»، «کلیدر» نوشته محمود دولت‌آبادی، «شازده کوچولو» اثر آنتوان دوسنت اگزوپری، «شوخی» از میلان کوندرا، «مادام بوواری» نوشته گوستاو فلوبر، «برادران کارامازوف» اثر داستایوفسکی، «گور به گور» از ویلیام فاکنر و «آنا کارنینا» نوشته تولستوی کتاب‌های محبوب من هستند.

او درباره علت انتخاب این آثار به عنوان کتاب‌های محبوبش اظهار کرد: «شاهنامه» و دیوان حافظ را دوست دارم؛ چون پدرم این کتاب‌ها را می‌خواند و درواقع این‌ها اولین کتاب‌هایی بودند که من با آن‌ها مواجه شدم. فکر می‌کنم از طریق «شاهنامه» بود که با روایت آشنا شدم. یک نوع بینش نیهیلیستی در من و کارهایم هست که آن را هم از حافظ گرفته‌ام. نگرشم به حکومت اسلامی را نیز از «نهج‌البلاغه» گرفته‌ام. علت علاقه‌مندی‌ام به «نهج‌البلاغه» این است که بعد از انقلاب، در دورانی که من نوجوان بودم، در خانه با دوستان‌مان برنامه کتاب‌خوانی راه‌ انداخته بودیم. در آن دوره «نهج‌البلاغه» را هم خواندیم و از همان زمان این کتاب برای من به مثابه یک کتاب راه‌گشا ظاهر شد.

سلیمانی در ادامه گفت: من کتاب‌هایی را دوست دارم که یا دوست داشته‌ام آن‌ها را خودم نوشته باشم و یا موقعیتی را نوشته‌اند که من با آن درگیر یا آشنا بوده‌ام. علت علاقه‌مندی من به این کتاب‌ها هم، به‌جز دو - سه کتاب اولی که نام بردم، همین موضوع بوده است. علت علاقه‌ام به «کلیدر» این بود که وقتی آن را خواندم، دیدم این رمان سرگذشت قوم ایل و تبار مرا هم روایت می‌کند، چون ما هم در روستای‌مان چنین زندگی‌ای داشتیم. با خواندن این رمان فکر کردم این کتابی است که من باید می‌نوشتم.

این نویسنده و منتقد ادبی همچنین اظهار کرد: «شوخی» را نیز به این دلیل دوست داشتم که به نوعی سرگذشت خود ما بود. داستان «شوخی» این است که کسانی که روزی مخالف هم بودند، با گذشت زمان در کنار هم می‌ایستند.

او در ادامه افزود: من «مادام بوواری» را هم دوست دارم، چون به نوعی سرگذشت زنی است که در روستای ما زندگی می‌کرد. جایی هم گفته‌ام که اگر گوستاو فلوبر «مادام بوواری» را ننوشته بود، ممکن بود من «مادام ب» را بنویسم.

 

مولف:
0  نظر
رتبه خبر: 
(0 نظر )
قبلی  
1 
  بعدی
صفحه 1 از 1