يکي از نکاتی که در موفقیت بزرگان ما همچون حضرت امام ره مشاهده می شود اهمیت دادن به ورزش و یک برنامه منظم داشتن برای این کار است چرا که عقل سالم در بدن سالم است.
«مملكت ما همینطور كه به علماء و دانشمندان احتیاج دارد، به قدرت شماها [ورزشكاران] هم احتیاج دارد. این قدرت وقتی با ایمان باشد، پشتوانه یك ملت است».
ورزشكاران دو وظیفه دارند: یك، ورزش جسمانی برای قدرت پیدا كردن. وقتی قدرت جسمانی پیدا شد، دفاع از مملكت میتوانند بكنند. یكی هم پرورش روحانی، كه اگر پرورش روحانی در انسان پیدا بشود، آنوقت قدرت جسمانیاش مضاعف میشود».
«ورزش همانطور كه بدن را تربیت میكند و سالم میكند، عقل را هم سالم میكند».
«وقتی قدرت جسمانی پیدا شد، دفاع از مملكت میتوانند بكنند؛ دفاع از مخالفینی كه میخواهند به آنها حمله كنند میتوانند بكنند».
«آنهایی كه اهل خدا هستند، توجه به خدا دارند، ورزش جسمانی میكنند و ورزش روحی. آنها در تمام مدت، اشخاصی هستند كه پژمردگی درآنها نیست، افسردگی در آنها نیست».(5)
فوتبال حجت الاسلام و المسلمین علی دوانی: سید احمد خمینی در زمان حیات امام در یک مصاحبه خصوصی که درباره زندگی خود می گفت، اظهار می کرد: امام ما را در انتخاب کارمان آزاد می گذاشت.
مثلاً من علاقه زیادی به فوتبال داشتم و بر سر آن چندین بار دست هایم شکست که هنوز آثار آن هست. آن موقع ها ما هم در قم اطلاع داشتیم که ایشان بهترین فوتبالیست دبیرستان خود بودند.
پدری که برای سلامتی خود ده ها سال پیش، این ورزش مهم را با حفظ لباس روحانیت معمول می داشت، طبیعی است که مانع انجام دادن آن توسط فرزند دبیرستانی خود نمی شدند و آن را برای ورزیدگی بدن او لازم می دانستند، به خصوص که به آن علاقه هم داشتند.
نشاط در کودکی حجت الاسلام و المسلمین مسعودی خمینی:
آقای پسندیده نقل می کردند که امام در جوانی در دویدن و مسابقه دو، نفر اول جوانان خمین بودند و در سن هشت ـ نه سالگی بیشترین حد پرش را نسبت به سایر هم بازی های خود داشتند که یک بار هم پایشان آسیب دید.
ورزش را رها نمی کردند خانم زهرا مصطفوی:
شبی امام دراز کشیده بودند و داشتند طبق برنامه، ورزش و نرمش انجام می دادند، از تلویزیون هم برنامه ای پخش می شد که امام به آن نگاه می کردند.
از بالای سرشان که نگاه کردم، دیدم در عین اینکه دارند حرکات نرمش شان را می شمارند، به تلویزیون هم نگاه می کنند. برنامه ایشان این گونه نبود که در این مواقع به خاطر دیدن تلویزیون، برنامه ورزش را رها کنند. ایشان طبق برنامه چون زمان نرمش بود، این کار را دنبال می کردند.
به دیدن مسابقه کشتی می رفتند حاج سید احمد آقا خمینی:
امام در نوجوانی گاهی اوقات به بعضی محله ها که مسابقه کشتی بود، می رفتند و مسابقه را تماشا می کردند.
ایشان خاطره شیرینی در مورد کشتی حاج آقا کمال کمالی پهلوان قمی با پهلوانی که برای مسابقه با او از روسیه به قم آمده بود، تعریف می کردند که پهلوان روسی قوی تر بود، ولی حاج آقا کمال او را برد نزدیک سنگی و او را هل داد.
پهلوان هم از سنگ خبر نداشت، پایش به آن خورد و از پشت افتاد. و فورا قمی ها حاج آقا کمال را روی دست به عنوان برنده به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام بردند.
به ژیمناستیک بیشتر نظر داشتند حاج سید احمد آقا خمینی:
امام ورزش را دوست داشتند، ولی رشته خاصی را ترجیح نمی دادند.شاید بشود گفت که به کشتی و ورزش باستانی بیشتر علاقه داشتند.
ولی ژیمناستیک بیشتر از سایر ورزش ها، نظر ایشان را جلب می کرد. در پرش طول و ارتفاع، خود در کودکی تمرین داشتند و دو دست و یک پای ایشان بر اثر همین ورزش ها شکسته بود. بیش از ده جای سر و چند جای پیشانی ایشان نیز شکستگی داشت.
از بازوهای شما کشتی گیران خوشم می آید حجت الاسلام و المسلمین علی دوانی:
در یکی از فیلم های تلویزیونی دیدیم که وقتی امام در اوایل انقلاب از تهران به قم رفتند، دسته دسته قشرهای مختلف به دیدار ایشان می آمدند؛ از جمله روزی عده ای از کشتی گیران با بدن های ورزیده و پیراهن های آستین کوتاه خدمت امام رسیدند، امام آنها را مورد تفقد خاصی قرار دادند و رهنمودهایی راجع به اهمیت ورزش و اینکه عقل سالم در بدن سالم است، بیان فرمودند. به ورزشکاران نیز که همگی دچار تعجب شده بودند، اجازه دادند اظهاراتی بکنند.
در آن فیلم امام نتوانستند خودداری کنند وبا خنده اظهار داشتند: «من از این بازوهای شما خوشم می آید».
شنا می دانستند مرحوم حاج سیداحمدآقاخمینی:
امام آگاهی زیادی از فن شنا نداشتند، ولی در حدمعمولی شنا می دانستند.
اسب سواری و تیر اندازی شاید در میان مراجع تقلید و علمای بزرگ ما، این ویژگی امام خمینی رحمه الله هم استثنایی باشد که از زمان نوجوانی یعنی حدود هشتاد سال پیش، کاملاً به فکر سلامتی خود بودند.
روش معمول روحانیان این است که چندان در فکر ورزش و تفریح سالم نیستند؛ ولی آقا روح اللّه خمینی هشتاد سال پیش چه در خمین پیش از بیست سالگی و چه در قم تا حدود بیست و پنج سالگی، هرگز ورزش و تفریحات سالم را به منظور تقویت جسم و جان فراموش نمی کردند، نه تنها به طور خصوصی، بلکه ابایی نداشتند که این را دیگران هم بدانند.
خودشان یک بار فرمودند: «در جوانی تفنگ به دست می گرفتم و از آن استفاده می کردم.» چنان که می گویند از اسب سواری هم استفاده کرده اند.
عصرها کوهنوردی آقای علی ثقفی:
امام بعضی از تابستان ها که به «درکه» تهران تشریف می آوردند و یک ماه با خانواده خود در منزل یک پیرزن به سر می بردند، عصر که می شد، امام با همان لباس روحانیت به کوه تشریف می بردند و کوهنوردی می کردند.این عمل امام تا حدود پنجاه سالگی ایشان ادامه داشت.
ورزشكاران باید به علی (ع) اقتدا كنند.
ورزش و تربیت بدنی جزء عملی تعلیم و تربیت است.
آنها كه جنبه ورزشكاری و مادی را داند آنها جوانهایی هستند كه قوای جسمیشان بخاطر همین ورزش نشاط و آمادگی پیدا میكند. آن وقت روح آنها معنویات و ایمان را زودتر قبول میكند.
من وقتی شما جوانها را میبینم ماشاءالله جوانهای برومند و پهلوان خیلی خوشم میآید و افتخار میكنم به اینكه جوانها علاوه بر برومندی بدنی توجه به دیانت و اسلام دارند و همان طوریكه ورزش كردند برای تقویت بدن، انشاءالله ورزش برای تقویت روح هم كردهاند. و میكنند.
وقتی این دو تا قوه با هم شد قوه جسمانی و قوه روحانی، این ارزش خیلی پیدا میكند، قوه جسمانی برای خدمت و قوه روحانی هم برای هدایت، با قوه روحانی انسان هدایت كند خودش را و با قوه جسمانی خدمت كند این دو قوه وقتی كه مجتمع شد یك انسان به تمام معنا انسان میشود.
مملكت ما همینطوری كه به علماء و دانشمندان احتیاج دارد به این قدرت شماها هم احتیاج دارد این قدرت وقتی با ایمان باشد وقتی كه زورخانه با قرآن باشد با ایمان باشد پشتوانه یك ملت است وقتی قهرمانها، قهرمانهای اسلامی باشند پشتوانه یك ملت هستند بازوی یك ملت هستند.